نویسنده : .
تاریخ : ۱۳۸۷/۰۱/۰۵

 

 

 

زندگینامه سردار شهید احمد شول

 فرمانده گردان 416 عاشورا و فرمانده  واحد ادوات (ضد زره) لشگر 41 ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 

 

 

سردار شهید« احمد شول» پاسدار حریم اسلام  در سال 1336 هجری شمسی در خانواده ای فقیر و عشایری که اسلام در رگ و پوستشان عجین شده بود در روستای  امیرآباد شول در شهرستان  سیرجان پای به عرصه وجود گذاشت اما مدتی بعد  خانواده ی احمد از امیراباد به روستای مجاور یعنی دارستان رفته و ساکن شدند. مهاجرت به روستای دارستان با مراحل رشد و  نمو و تکوین شخصیت احمد توام شد .

 

 

 

 احمد ،  زندگی را در فقر آغاز نموده بود . فقری که مانع از آن می شد که بتواند تحصیلاتش را به پایان برساند. لذا در اوج علاقه مندی به ناچار با اتمام تحصیلات ابتدائی مدرسه را ترک گفت تا بتواند در امرار معاش ، پدر را یاری کند.

 

 

 

احمد از همان کودکی و در هنگامی که به تازگی خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود نام حسین (علیه السلام) را بخوبی یاد گرفت ، هنوز کودکی تازه سواد بود که در مجالس روضه خوانی و پای منبر در حد توانش نوحه سید الشهداء را سر می داد و با صدای نازکش دل عاشقان می لرزاند و به یاد عاشورا می انداخت.

 

 

 

یکی از بارزترین خصوصیات اخلاقی احمد از اوان کودکی ، علاقمند ی ایشان به مطالعه کتب دینی بود و با توجه به اینکه در آن زمان ، دسترسی به کتاب در روستا  مشکل بود ، احمد از نزدیکانی که به مسافرت می رفتند تقاضا می کرد که برایش کتاب بیاورند. مطالعه بر بینش او می افزود و اشتیاق احمد را برای فهم فلسفه ی  قیام و واقعه ی جانسوز کربلا شعله ور می کرد.

 

 

 

او از کودکی مقیّد به احکام دینی بود و نماز می خواند و  همزمان نیزعلاقمندی به آستان اطهر اهل بیت ( سلام الله علیهما ) در او شکل می گرفت.

 

 

 

اهالی روستای دارستان هنوز طنین صدای پرسوز و  کودکانه ی احمد را بخاطر دارند که  و در شبیه خوانی ایام محرم با افکندن روپوش بر صورت و خواندن نقش حضرت سکینه ( سلام الله علیها ) دختر بزرگوار امام حسین ( علیه السلام )  همراه با لحن خوش و حرکات کودکانه اش اشک را مهمان چشمهای تماشاچیان تعزیه میکرد.

 

 

 

تعدادی از نسخه های تعزیه که پس از فرسودگی  به خط احمد بازنویسی شده اند در بین نسخ به جا مانده از آن سالها یادآور اهتمام  وافر ایشان به مجالس عزاداری سرور شهیدان عالم است و هنوز پس از گذشت سالها اهالی روستای دارستان اذعان دارند که ذاکری اهلبیت ( سلام الله علیهما ) از علاقمندی های پایان ناپذیر احمد در تمام سنین بوده است.

 

 http://emhashtad.persiangig.com/image/amd.jpg

 

بی شک خاکبوسی این آستان پاک ، در تربیت و پرورش احمد نقشی مهم ایفا کرد ، تا به جایی که سالها بعد هم مداح اهلبیت ( سلام الله علیهما )  و هم از فرماندهان شایسته هشت سال دفاع مقدس بود.

 

 

 

 

 

باری  احمد پس از چند سال تلاش و کار بی وقفه و توان فرسا پای به سرباز خانه گذاشت و این همزمان با شروع مبارزات امت اسلامی بر علیه رژیم پهلوی بود. وی که اکنون جوانی برومند شده بود مرتباً مرخصی می گرفت و یا فرار می کرد تا بتواند در شهر خود در سرنگونی رژیم پوشالی سهمی داشته باشد.

 

 

 

 احمد از جمله فعالترین افراد انقلابی روستای خود به شمار می رفت.

 

 

 

نخستین کسی که پوسترهایی سیاه و سفید از عکس امام را تهیه در مسجد روستای خود ( دارستان  ) در منظر عموم نصب کرد تا علناً به تبلیغ قیام اسلامی بپردازد احمد بود.

 

 

 

احمد جوان  در روشن کردن اذهان اقوام ، دوستان و هم ولایتی های خود در ارتباط با علت  ظهور انقلاب اسلامی و اهمیت حمایت از آن،  تلاش فراوانی می نمود که صحبت های احمد با توجه به شخصیت قابل قبول او ، مورد توجه و دقت واقع می شد.

 

 

 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آرزویی که او سالها انتظار آنرا می کشید برآورده شد و طلیعه حکومت اسلامی نمایان گشت. وی که  هموراه در پی فرصت خدمت به انقلاب و امام  بود، بهترین راه را درآمدن به لباس پاسداری دانست .لذا همزمان با تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، وارد این ارگان مقدس شد و خالصانه خدمت را شروع نمود.

 

 

 

احمد در سپاه ، مرد استقبال از سختی ها بود و هر گاه  ماموریتی سخت و پر مخاطره ای در پیش  بود ، شجاعانه و  داوطلبانه از دیگران سبقت می گرفت.

 

 


 

 

مأموریتهای فراوان او به نقاط محروم  کشور از جمله جیرفت، سیستان و بلوچستان و شرکت در نبردهای کردستان و در شهرهای سنندج و مهاباد ، خود حالی از این موضوع است.

 

 

 

همزمان با شروع جنگ تحمیلی صدام و دیگر ایادی استکبار جهانی برعلیه ایران شکوهمند اسلامی ، مشتاقانه به سوی جبهه های نبرد شتافت و زندگی سخت در شرایط جنگی را بر دامنه ی امن زندگی در پشت جبهه ها ترجیع داد.

 

 

 

 وقتی احمد از جبهه صحبت میکرد آنچنان با شوق و لبخند رضایت سخن می گفت که گویی جبهه برای او نه تنها سخت ، بلکه یک سیاحت و گردش ارزشمند معنوی بود که  پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمودند:

 

- هر امتی را سیاحتی است و سیاحت امت من جهاد در راه خدا است .

 

 

 

شرکت احمد درعملیات های  فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجرهشت و کربلای یک ، حاکی از تعهد و پایبندی او به عقب راندن دشمن از این آب و خاک و پاسداشت خون شهدای گلگون کفن بود.

 

 

 

احمد در جبهه ابتدا مسئولیت را با فرماندهی گروهان شروع نمود و تا فرماندهی گردان به پیش رفت و هنگام شهادت ، فرمانده گردان 416 لشکر 41 ثارالله بود.

 

 

 

سردار شهید احمد شول  نه تنها یک فرمانده لایق در صحنه های نبرد با دشمن متجاوز بلکه همزمان یکی ازارادتمندان آستان اهل بیت عصمت و طهارت ( سلام الله علیهما ) نیز بود و وقتی شروع به مداحی و نوحه و مرثیه می کرد  صدای ناله و گریه حضار بلند می شد.

 

 

 

سردار سپاه اسلام شهید احمد شول که با سوز غمگنانه صدایش گرمی محفل عزاداران حسین(علیه السلام) بود یک عمر با عشق حسین (علیه السلام) زندگی کرد و سرانجام در دوازدهم تیرماه 1365 در عملیات کربلای یک مهران به یاد سرور و سالار شهیدان عالم حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و به تبعیت از مولایش با لب تشنه به سوی دیدار حق شتافت و به درجه ی اعلای شهادت نائل شد.

 

 

 

احمد لحظه ای از یاد مصائب کربلا غافل نماند به گونه ای که حتی در گوشه ای از وصیت نامه اش  چنین رقم کرد:

 

 - مادر اگر دلت برای من تنگ شد به یاد من که نه برای شهدای کربلا گریه کن.

 

 

 

و نیز خطاب به بازماندگان از کاروان شهادت ، ولایت را شرط اصلی خواند و  نوشت:

 

- مردم امام را رها نکنید. تمام هستی ما فدای رهبری و ولایت...حکومتی که بر اصل ولایت استوار باشد ثمره خون شهیدان است.

 

 

 

سردار شهید احمد شول این  علمدار سرفرازجبهه و مرد تمام قامتِ دفاع از میهن اسلامی 48 ساعت قبل از شهادت ، وقتی که با خانواده و مادرش خداحافظی میکرد حال عجیبی داشت. لحظه ی وداع ،  اشک شوق از چشمانش جاری  بود و مانند پرنده ای که شوق پرواز بیقرارش کرده ، بی تابی عجیبی در او مشاهده می شد.

 

 

 

آری ، احمد به قافله سرخ شهداء پیوست که سر سلسله ی آن حسین بن علی ( ع) است.

 

 

 

او یار نزدیک و دیرینه ی حاج قاسم بود.به گونه ای که در فراق سردار شهید احمد شول ،سردار سلیمانی با چهره ای اندوهگین گفت:

 

- احمد فاتح قلاویزان و قهرمان مهران و مرد جبهه های پیکار و حماسه از فتح المبین تا کربلای یک بود.

 

 


در باره سردار شهید احمد شول می توانید از لینک های زیر نیز بازدید بفرمائید:

ویدئوی تشریح عملیات توسط سردار شهید احمد شول و  سردار حاج قاسم سلیمانی

ویدئوی گریه سردار قاسم سلیمانی در سوگ سردار شهید احمد شول و دیگر همرزمان

مصاحبه با مادر شهید احمد شول : نمی دانستم احمد فرمانده است!


 

 

 

 

 

 

زندگینامه شهدا+زندگی نامه شهدا+زندگی نامه شهیدان+عکس شهدا+عکس شهیدان+عکس شهید احمد شول+عکس سردار شهید احمد شول+ زندگینامه شهیدان+شهدای استان کرمان+شهیدان استان کرمان+فرماندهان شهید+شهدای فرمانده+شهدای مداح+گردان 416 عاشورا لشکر ثارالله کرمان+ یاران حاج قاسم سلیمانی+همرزمان حاج قاسم سلیمانی+وصیت نامه شهدا+وصیتنامه شهدا+وصیتنامه شهیدان+وصیت نامه شهیدان+مداح شهید+شهدای روستای دارستان+شهیدان روستای دارستان+ شهدای روستای امیراباد شول+شهیدان روستای امیراباد شول+شهیدان سیرجان+شهدای سیرجان+سرداران شهید+سردار شهید احمد شول+زندگینامه سردار شهید احمد شول+ زندگی نامه سردار شهید احمد شول+زندگی نامه شهید احمد شول+زندگینامه شهید احمد شول+وصیت نامه سردار شهید احمد شول+وصیتنامه سردار شهید احمد شول+ وصیت نامه شهید احمد شول+وصیتنامه شهید احمد شول+ عملیات کربلای یک مهران+عملیلات کربلای 1 مهران+ سرکوب ضد انقلاب در کردستان+شول ها+طایفه شول+ایل شول+طوایف شول+تاریخ شول+فرار از پادگان+شهدای عملیات کربلای 1 مهران+ شهیدان عملیات کربلای یک مهران+ شهدای عملیات کربلای یک مهران+ شهیدان عملیات کربلای 1 مهران+تعزیه خوان شهید+شبیه خوان شهید+ذاکر شهید+نوحه خوان شهید+shahid ahmad shool+ghasem soleimani+karbalaye 1+ mehran+shahidan kerman+shahidan sirjan+shahidan darestan+darestan sirjan+amirabad shool+

موضوعات مرتبط: دارستان، امیرآباد شول، سیرجان
 
 
D A R E S T A N