نویسنده : .
تاریخ : ۱۳۹۴/۰۱/۱۸
وبلاگ دارستان سیرجان

 

شهری برای پوسیدن گلیم آهنین

پیشنهادی برای تدوین "برنامه جهانی گلیم سیرجان" به نهادهای مختلف شهر

 نویسنده: مجتبا افشار زاده

مفتخرم یادآوری کنم امروز روز "صنایع دستی" است و ننگم باد که اعلام کنم دقیقا امروز "گلیم"، این تنها صنایع دستی جهانی سیرجان، به ورطه انقراض افتاده است.

سلام همشهری، سلام فرماندارها، سلام شهردارها، سلام رییس و اعضای کمیسیون فرهنگی شورا، سلام دلال ها، سلام بازرگانان شهرم سیرجان! سلام به روی آبادتان که بلد نبودید یا نیستید از فرزند پر استعداد خود چیزی فراتر از یک جوانک کوچه بازاری بسازید! گلیم نه فرزند که مام وطن سیرجان است. جهان پنج قاره ایی پشیزی آوازه مدیریت مدیران شهری سیرجان را ندارد حال آنکه همین جهان بیشترین ارزش حسی – انسانی و ریالی-دلاری را بابت گلیم دست بافت زنان و دختران گمنام سرزمین سیرجان خرج کرده است. جای این گلیم از جایگاه ما ریشه دارتر و والاتر است اما شنیده اید که " خراب کردن خیلی آسان است" نه؟! چیزی را که ذره ذره سرانگشتانِ قرن های این شهر بافته و ساخته، ما به قیچی نامدیریتی خویش در برهه ایی اندک داریم نابود می کنیم. این است هنر و تعریف مدیریت شهری و فرهنگی در چند دهه اخیر سیرجان؛ انقراض هنر گلیم بافی!

کو مسوولان آذربایجان شرقی که برای راه اندازی موزه چهارطبقه فرش، از محل اعتبارات ملی و کارگاهی توان جذب بودجه را داشته باشند!؟

کو کاشانی هایی که برای یک گیاهی که دارند سراسر ایران را به کاشان می کشانند!؟

کو دختری قطری و به قول ما عرب سوسمارخواری که آثار هنری جهان را در قطر جمع کند تا اروپایی ها و آمریکایی ها در آینده برای دیدن آثار بزرگ هنری جهان به قطر بروند؟

کو سیمای خوش فکر و سیستم سالمی که بعد از انتخابات شورای شهر پیشنهادی را به سرانجامِ تصویب برساند برای گلیم تنها موجود منحصر به سیرجان! معدن آهن همه جا هست، پسته همه جا هست، آموزش نیروی دریایی همه جا هست، شهرداری همه جا هست، دانشگاه همه جا هست، دانشمند همه جا هست، شهربازی و پارک آبی همه جا هست، نهضت آسفالت و کارخانه آن همه جا هست، نفت همه جا هست ولی... ولی گلیم شیریکی پیچ در جهان فقط یک جا است؛ سیرجان و حوالی آن!

و اتفاقا و مکررا، از شانس بد شما سال هاست یعنی از اول، این گلیم شیریکی پیچ بهترین گلیم از سوی جهانیان انتخاب شده است. بیشترین پولی را که جهان بابت گلیم می دهد به همین گلیم های شیریکی پیچ سیرجان می دهد. خدا! فرصت از این مغتنم تر؟! میدان نشان دادن لیاقت مدیریتی و فرهنگی از این آماده تر؟! پول و دلار از این فراهم تر؟!

ما مردمان بی عرضه ایی هستیم ( بدون علامت تعجب). ما یاد نداریم برنامه داشته باشیم. ما نمی بینیم. ما خیلی کوچک هستیم. ما عقب مانده هم هستیم. ما صدای بلندی داریم و دست ها و قدم های کوتاهی! ما محکوم به خیانت به جرم بی توجهی و کم توجی به فرهنگ و شهرمان هستیم. طوری نیست! چهار سال است، سی سال است، شصت سال است بالاخره تمام می شود.

ولش کن چیزی نیست. حالا آلمان ها از سر ذوق به گلیم سیرجان لقب "گلیم آهنین" داده اند خب خوب کاری کرده اند! حالا گلیم سیرجان تا سرزمین یخ بسته آلاسکا خودش را زینت در و دیوارها کرده خب افتخارش برای ما! حالا زنان سرزمین " دار و گلیم" یعنی روستای "دارستان" سیرجان به اروپا دعوت شدند تا در نمایشگاه های آنجا گلیم ببافند تا آنها باورشان شود این کار دست است نه دستگاه و کامپیوتر، خب ننه خدا رو هزار کرور شکر!

د پس شما اینجا چیکار می کنید؟ فقط بلدید موسم انتخاب شدن در قبال پانصد هزار تومان به نشریات بگوید نویسنده شان یک متن خوب در مورد موضوع مدیریت شهری بنویسد و بعد اسم تان را هم بالایش بنویسند و عکس خوشگل تان را هم بچسبانند وسط مطلب مدیریت شهری که روح تان هم از آن خبر ندارد؟!

لنگ می زند این شهر! این وضع گلیم مرا یاد قضیه "  زنده به گور کردن دختران" در دوران جاهلیت می اندازد. آقا! نمی خواهد چیزی بسازید، نمی خواهد چیزی ایجاد کنید، تنها از همین چیزی که وجود دارد محافظت کنید و اگر بدتان نیامد آن را توسعه دهید و پولش را نصیب خود کنید. "گلیم" - نعمتی که هست و گذشتگان به ما داده اند - را زنده به گور نکنید. چون شما مسوولیید الان!

فرش+گلیم+ وبلاگ دارستان

حال اگر اهمیت موضوع حاصل شده است کمی می پردازیم به اصل موضوع؛

اتفاقی که در حال روی دادن است نابودی گلیم بافی اصیل و در نتیجه از بین رفتن اعتبار جهانی آن می باشد. که این مستقیما به علت عدم توجه کافی مسولان شهر سیرجان در نداشتن یک برنامه جامع و یکپارچه برای گلیم و گلیم بافی سیرجان است. که این منجر به پایین آمدن کیفیت گلیم و نخ و رنگ شده است چون دلال های کوچک و بزرگ به جای برنامه های قوی دارند کار را پیش می برند. بدون شک خب الان هم برنامه هایی وجود دارد که باز بدون شک ناکافی یا ناقص و غلط یا بسیار دلالانه و از سر منفعت شخصی و شرکتی است.

بنابراین ضروری است که تشکیل کارگروه برنامه ریزی برای تدوین برنامه جامع " گلیم جهانی سیرجان" هر چه سریعتر انجام شود. منتها اعضای این کارگروه هرگز نباید از یک سیستم و نهاد باشند بلکه این اعضا باید شامل شخص فرماندار یا نماینده نهاد فرمانداری، نهاد شهرداری، میراث فرهنگی، اداره ارشاد، نماینده تعاونی های گلیم بافی، نماینده سیرجان در مجلس، بازرگانان و سرمایه گذاران سیرجانی، هنرمندان،تحصیلکردگان و علاقمندان مرتبط و بالاخص تعدادی از بافندگان یا نمایندگان آنها به همراه نمایندگان رسانه و خبرنگاران مختلف و... باشند. هر چند که در نهایت مرکزیت اجرای این برنامه می تواند به عهده مثلا شهرداری سپرده شود.

تمرکز اهداف کلی برنامه جامع " گلیم بافی سیرجان" که در ابتدا جنبه مطالعاتی و واقعیت سنجی دارد، می تواند روی مواردی از قبیل موارد ذیل باشد:

1-  حمایت از پابرجا ماندن هنر گلیم بافی به عنوان تنها هنر جهانی سیرجان و حمایت از بافندگان که به درآمد و مزایای بیشتری برسند 2- تشکیل کارگروه بازاریابی و وضعیت سنجی بازار جهانی گلیم توسط نهادها و مردم سیرجان 3- جلوگیری از بیرون رفتن سود گلیم از سیرجان و همچنین کوتاه کردن دست دلالان تهرانی و خارجی که بیشترین سود صنعت گلیم بافی را می خورند 4-احیا کیفیت گلیم و نخ و رنگ ها آن 5) ایجاد اشتغال و سود سرشار اقتصادی برای شهروندان و فعالان عرصه گلیم 4- جذب گردشگر و بازگان خارجی به سیرجان5- معرفی سیرجان به عنوان پایتخت ملی یا جهانی گلیم 6 – سیرجان مرکز اصلی آموزش و تولید نخ و رنگ مرغوب 7) بررسی ایجاد فروشگاه های مستقیم عرضه گلیم در سایر کشورها

ابزارهایی که برای رسیدن به اهداف بالا می توان در دست داشت عبارتند از:

الف) ایجاد یک شرکت تعاونی واحد با امکان سهامداری مخصوص سیرجانی ها ب) تاسیس ساختمان نمایشگاه دائمی گلیم و کارخانه تولید نخ و رنگ مرغوب، ایجاد موزه گلیم و حتی رشته دانشگاهی در سیرجان ج) برگزاری سمینار یا کنفرانس ملی یا حتی بین المللی گلیم در سیرجان د) دعوت از فعالان جهانی این عرصه و گفتگو با آنها ر) ایجاد ابزار ز) شرکت در اتاق های بازرگانی استان و کشور ن) تبلیغات شهری برای فرهنگ سازی برنامه جامع " گلیم جهانی سیرجان" و) استفاده از تجارب شهرهایی مثل تبریز در برنامه های فرش و قالی هـ) مدد از رسانه، مطبوعات و فراخوانه ای هنری ی) مهمتر از همه ساماندهی اصولی بافندگان و شناسنامه دار کردن آنها

به هر حال ما می میریم و جهان می ماند و اعمال ما. این پیشنهاد و موارد آن - که بسیار هم ناقص و بدون کارشناسی است – را به عنوان یک روستایی سیرجانی که همواره پای گلیم های همیشه پهن در خانه خود یا خویشان خود زیسته ام به عنوان تلنگری وجدانی برای کسانی مطرح کردم که باید کاری کنند. باشد که دیگرانی هم زود برخیزند و برنامه علمی و کارشناسی ارئه بدهند که ننگی برای تاریخ سیرجان در حال رخ دادن است.

امیدوارم آنها جزو کسانی نباشند که یا اصولا کاری نمی کنند یا نمی توانند کاری کنند.

گلیم جهانی سیرجان دارد نابود می شود... حیف!

موضوعات مرتبط: دارستان، سیرجان
 
 
D A R E S T A N