مارگرت لیوینگ استون ، عصب شناس و استاد دانشگاه هاروارد اظهار می کند:
زمانی که داوینچی در قرن شانزدهم این اثر را خلق کرد ، اجزای صورت او را طوری شکل داد
که وقتی یک نفر به طور مستقیم به لب ها نگاه می کند ، در یک لحظه خنده ناپدید شده و
درست در همان لحظه ، وقتی به بخش دیگری از تصویر نگاه می کند ، خنده پدیدار میشود .
به عقیده مارگرت لیوینگستون Margaret Livingstone عصبشناس، لبخند مونالیزا ناشی از خطای حسی است که در چشم انسان هنگام پردازش تصاویر ایجاد میشود.
مارگرت لیوینگستون نظریهی خویش را در کنگره اروپایی ادراک بصری در اسپانیا عنوان کرد. این نظریه، کلیدی بر کشف راز پانصد سالهی مشهورترین نقاشی لئوناردو داوینچی است.
او همچنین عنوان کرد: هنرمندان ، تحقیق در مورد پردازش بصری مغز را خیلی پیشتر از ما عصبشناسان ، آغاز کرده اند .
مارگرت لیونگستون ، که استاد دانشگاه هاروارد است اظهار می کند : زمانی که داوینچی در قرن شانزدهم این اثر را خلق کرد، اجزای صورت را طوری شکل داد که وقتی یک نفر به طور مستقیم به لبها نگاه میکند ، در یک لحظه خنده ناپدید شده و درست در همان لحظه ، وقتی به بخش دیگری از تصویر نگاه می کند ، خنده پدیدار میشود.
داوینچی این خطای حسی را با استفاده از حقه هایی که امروزه در علم پزشکی داری تعریف و مبنای علمی هستند ، ایجاد کرده است. او میدانست که چشم انسان دیدی کاملا مرکزی دارد با اینهمه این دید مرکزی ـ اگر چه نه با همان دقت ـ بر تشخیص جزئیات و پیرامون جسم قابل رویت توانا است .
وی گفت: لئوناردو داوینچی ،خندهی مشهور تابلوی مونالیزا را بااستفاده از سایه هایی که ما به بهترین شکل با دید پیرامونی میبینیم در چهره ایجاد کرده است.
و بهمین دلیل ، این خنده زمانی مشهود است که در چهرهی وی به چشمهایش یا قسمتی دیگر منهای لبها نگاه می کنیم. در واقع لبهای مونالیزا در محدودهی پیرامونی دید قرار دارند.
خانم لیوینگ ستون ، پس ازبیان ایده هوشمندانهی خود در مورد چیستی لبخند جادویی بر لبان مونالیزا ، اثر لئوناردو داوینچی ، هم اینک مشغول بررسی ، آثار دیگر نوابغ عرصه هنر در مورد بهکارگیری این اصل علمی در هنر نقاشی می باشد.
ترجمه: سمیرا تهرانی
منبع : Artdaily Saturday,